یکی از مشکلات مهم سر راه ما دختران این است که همهی کمالات زن را خلاصه میکنند در همسری و مادری. ترسیم تنها یک بعد از هویت زن، ضعف کار ماست و نشانهای برای اینکه بفهمیم هنوز نمیدانم «هویت والای زن اسلامی» چیست و چشمانداز آن کجاست؟!
همیشه سمینارها، مقالات و چشنوارهها پیرامون نقش مادری و همسری زنان بود و لاغیر. واقعا همهی هنر اسلام در مورد زنان همین بود؟ اینکه بگوید بهترین جایگاه برای زنان این است که ازدواج کنند، همسر و مادر باشند؟ این را که خودمان از قبل هم میدانستیم. بدون اینکه دختری از اسلام سرمشق بگیرد و یا به اسلام معتقد باشد، خودش مادری و همسری را برمیگزیند.
النکاح سنتی
از بچگی رویای هر دختری این است که خودش را در لباس سفید عروس ببیند. پنجره خانهی بخت را بگشاید و هوای متاهلی تنفس کند و بیرون را نظارهگر باشد. او بارها و بارها مادرانگی را برای عروسکهایش نقش بازی کرده است تا در بزرگسالی امتحانش را پس داده باشد و غافلگیر نشود. کمی که قد میکشد جامعه از اهمت ازوداج، خانهداری و مادری برایش میگویند، سخنرانها، سخنرانیها میکنند و نویسندهها، کتابها مینویسند.
همه به خوبی میدانند هیچ بنایی نزد خداوند محبوبتر از ازدواج نیست. «النکاح سنتی» را کوچک و بزرگ حفظ هستند، حتی آن حدیث معروف هفتاد برابر بودن نماز یک فرد متاهل نسبت به یک فرد مجرد را. اما آمدیم و به هر دلیلی فرصت ازدواج برای عدهای به وجود نیامد. یا حتی عدهای اگر ازدواج کردند، مادر نشدند. آن وقت چه میشود؟! دختران از راه سعادت و کمال محروم میشوند و ناقص از دنیا میروند؟! شش دانگِ راه رشد و تعالی به نام متاهلها میشود و مجردها خسر الدنیا و الآخره هستند؟! به دختران یاد دادهایم چگونه دوران مجردی غنی داشته باشند؟
کمال و نقصان را به تاهل و تجرد گره نزنیم
گاهی برای تشویق کردن به ازدواج و تشکیل خانواده، متاهلی را برابر با کمال میدانند و مجردی را برابر با نقصان. یعنی برای تشویق به یک امر مثبت، بینش غلطی را در جامعه به نام دین ترویج میکنند. این بینش غلط نه تنها کام مجردها را تلخ میکند که حتی برای متاهلها هم چالش درست میکند و بعد از ورودشان به زندگی غافلگیر میشوند، مخصوصا برای آنهایی که شکست میخورند یا طعم مادر شدن را نمیچشند.
واقعیت زندگی چیز دیگری است. دختران قبل از اینکه همسر یا مادر باشند، انسان هستند. در دنیا رسالت خاص خود را دارند که باید آن را بیایند و برای رسیدن به آن تلاش کنند. استعدادهای زیادی در وجود آنها نهفته است که اگر زگهواره تا گور آنها را شکوفا کنند باز هم تمام نمیشود و استعدادهای دیگری برای آدم دست تکان میدهند.
شرایط جامعه کنونی به شکلی است که اگر نگوییم عدهای تا همیشه مجرد میمانند، بخش زیادی از عمرشان را مجرد هستند. این دوران، دوران شور و نشاط جوانی است. بهترین دوره برای شکوفایی استعدادها و خلق ارزشهای بزرگ. پس بهتر است کام دختران مجرد را در طلاییترین دوران زندگیشان تلخ نکنیم.
ازدواج اگر درست و اصولی باشند زمینه را برای رشد و سعادت سریعتر میکند. اما اگر اتفاق نیفتاد راههای دیگری برای سرعت بخشیدن هست و دنیا هم به آخر نمیرسد. چه بسا انتخاب غلط در ازدواج فرد را تا ناکجا آباد میبرد و راه سعادت دنیوی و اخروی را بر او میبندد. گاهی مجرد ماندن مانند قدم برداشتن در اتوبان سعادت است و متاهلی مذکور مانند قدم زدن در کوچهای تنگ و تاریک.
اهدافی برای انسان بودن
کسی که مجردی غنی ندارد به سختی میتواند متاهلی غنی داشته باشد. بعضی دختران چون متاهل نشدهاند و موقعیت ازدواج مناسب برایشان وجود نداشته است، اهدافی موقت را برای خودشان تعیین میکنند تا متاهل نبودن را از یاد ببرند. یا تا روزی که متاهل شوند سرشان گرم یک کاری باشد. به کارهای بزرگ فکر نمیکنند. یا حتی بعضی از آرزوهایشان را به تعویق میاندازند تا متاهل بشوند. اما بعد از مدتی انتظار، وقتی که خبری از ازدواج نشد، احساس بیهودگی به آنها دست میدهد.
اهداف و برنامهی زندگی به گونهای باشد که انگار فرد قرار است تا همیشه مجرد بماند و باید روی پای خودش بایستد. دو دو تا چهارتایی کند و از خودش بپرسد چه علاقه و استدادهایی دارد؟ کدام کار دنیاست که لنگ آنها مانده است؟ کدام گره جامعه فقط به دست آنها باز میشود؟ در کرهی زمین به این بزرگی چه ناشناختهها و دنیای ندیدهای هست که باید شناخته و دیده شوند؟ برای سفر به دور دنیا در 80 روز از کجا باید شروع کنند؟ کلی کار و برنامه است که فقط دست تعدادی افراد مجرد، خوش ذوق، خلاق و بانشاط را میبوسد.
کولهات را بردار
پس اولین قدم برای داشتن دوران مجردی غنی این است که بینش جامعه و افراد اصلاح شود و به خاطر اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده، مجردی را نقص نشمارند. حتی اگر نگاه جامعه و اطرافیان به مجردی عوض نشود، دخترها نگاهشان را به خودشان عوض کنند. آنها نه تنها به سایهی سر نیاز ندارند که گاهی مانند مادر ترزا میتوانند سایهی یک ملت باشند. حالا نه در آن سطحی که مادر ترزا موثر بود اما دختران میتوانند حداقل برای دایرهای از اطرافیان خودشان الگو و سرمشق باشند و سنگ تمام بگذارند. خوشبختی منحصر در ازدواج نیست و معنای گستردهتری دارد. خوشبختی یعنی در هر مرحله از زندگی خدا از انسان راضی باشد و انسان از خداوند. وقتی خیری از فرد به دیگران برسد و به کمالات شایستهای برسند.
+ به سفارش مجله خانه خوبان